افتخارم این است که فرزند چنین مادری هستم

**قدر پدر و مادر خود را بدانید. در این دنیا هر چیزی قابل کسب است الا پدر و مادر و بخصوص مادر.

**انسان در هر سن و مقامی که باشد؛ وقتی مادر خود را از دست می‌دهد؛ احساس یتیمی می‌کند و من هم می‌دانستم روزی ممکن است به این مصیبت دچار شوم.

**انسان بعضی وقت‌ها فکر می‌کند خیلی کارها می‌توانسته انجام دهد ولی انجام نداده؛ این دوره؛ یوم الحسرت است.
 

**قدر پدر و مادر را بدانید واز ابراز عاطفه و محبت به آن‌ها حتی به صورت مختصر دریغ نکنید.

**شاید یکی از آرزوهای مادرم این بود که من بتوانم یک هفته در کنار ایشان بمانم اما در این چهل سال نتوانستم این خواسته‌ی ایشان را برآورده کنم.

**من افتخار می‌کنم که بگویم پسر آن مادر هستم ومن افتخارم این است که پسر چنین مادری هستم.ما هر چه داریم از مادر داریم.

*ما در این روستا در یک اتاق زندگی می‌کردیم و خانمی از اقوام پدری که نیاز به مراقبت داشت مدت دوسال تحت مراقبت مادرم بود تا از دنیا رفت.

*قبل از انقلاب که عشایر بودیم و ییلاق و قشلاق داشتیم، معمولا هنگام صرف غذا هر دو نفر با هم در یک ظرف غذا شریک بودند و مادرم همیشه به پدرم می‌گفت که مرا در غذا با آدم بی نماز شریک نکن.

*مادرم همیشه برای من دعا می‌کرد و بعد از نماز گریه می‌کرد. و من هر روز صبح حتما با او تلفنی صحبت می‌کردم مگر این‌که در سفر بودم و نمی‌توانستم.

*مادرم مناعت طبع و عزت نفس عجیبی داشت. او در سن 90 سالگی هنوز زمینگیر نشده بود و هفته‌ی قبل از رحلتش در منزل مجلس روضه برگزار بود.

                                »افتخارم این است که فرزند چنین مادری هستم«